امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

امیرعلی عشق قشنگ مامان وبابا

بابایی جونم تولدت مبارک ک ک ک ک

    سلام ،امام رضا (ع) جونم تولدت مبارک  ک ک ک دیشب که اومده بودیم حرم با خاله اکرم وخاله سمیرا وعمه جون  خیلی خوش گذشت بهمون ،خیلی شلوغ بودش همه اومده بودن تولد شما ، منم تو صحن جامع خیلی بازی کردم  خیلی خوش گذشت تولدتون آقای مهربون سلام بابایی جونم امروز 26 شهریور هستش و تولدشما مصادف شده با روز تولد امام رضا(ع) بابایی جونم امروز مامانی خیلی هیجانی بودش یه کارایی با خاله سمیرا و باخاله اکرم میکردن البته منم کمکشون میکردم ... تو پختن کیک کمک کردم بعدش چون خوابم میومد دیگه متوجه نشدم چی شد، عصری که از سرکار اومدی مامانی با خاله سمیرا و خاله اکرم داشتن کیک تزئین میکردن تو اتاق من ، منم بهشون کمک کردم وبع...
30 شهريور 1392

تلفن هوشمند عموپورنگ عزیزم م م م م م

سلام به همه اونایی که عموپورنگ دوست دارن از ته دلشون عموپورنگ عزیز واسمون تلفنشون رو گذاشته تا هر وقت دلمون واسش تنگید یه زنگ بهش بزنیم و صدای قشنگشو بشنویم من دیروز زنگیدم و صدای قشنگشو شنیدم کلی واسه من شعر خوند اونم خصوصی   9099072345                                                      عموپورنگ عزیزم خیلی میخوامت ...
29 شهريور 1392

سلاممممممممممم

  نمیدونم از کجا این با ادب بودن یاد گرفتی امیرعلی جونم.....از اتاق خواب که بیرون میای سلام میکنی... زنگ خونه رو میزنن سریع میری جلوی در،تا در ورودی رو باز می کنیم سریع سلام میکنی...تو پارک راه میریم به رهگذرا سلام میکنی ، مهمونی میریم سلام میکنی....من موندم تو کی این همه آقا شدی عزیزمممممم....کی اینقده فهمیده شدی امیرعلی جونممم دیروز که دلم گرفته بود و یه کوچولو گریه میکردم تو عزیزدلم اومدی منو نوازش میکردی با دستای کوچیکت و با زبون خودت بهم میگفتی مامانی گریه نکن ، دستمال کاغذی رو واسم آورده بودی اشکامو پاک میکردی ....دیگه یادم رفتم واسه چی ناراحتم ......پسر به این نازی خدا بهم داده چرا به خاطر یه سری چیزای بیهوده خودمو ناراحت کنم...
28 شهريور 1392

روز دختر مبارککککککک

سلام سلاممممم من اومدم روز قشنگ دختر رو بهتون تبریک بگم به خاله جونم خیلی تبریک میگم آخه خیلی باحاله      . همش باهم بازی میکنیم به بیتا جون تبریک میگم    تازشم یکشنبه تولدش هستش خیلی خیلی تبریک.   به ثمین جونم تبریک میگم . به الناز جون و فرناز جون وای چقده باهم بازی کردیم کلی حال کردیم. به خاله سمیرا دوست بچه ها تبریک میگم خیلی دوست دارم             (میخواستم واست گل بذارم گفتم این باحال تره ،آخه خاله م معلم ورزشه ) وبه خاله زهرا دوسجون مامانمه هااااااااااااااااا   ...
15 شهريور 1392

یخچال خونه آقاجون

وای امروز باز دوباره اومدیم خونه آقاجون، خیلی حال میده آخه هم تو تو دارن     هم حال پذیرایی شون بزرگه هی میدومممم هی داد وفریاد میزنم کسی هم به من چیزی نمیگه ،اخ جون ن ن ن ن ن ن.....هی میرم در یخچالشون رو باز میکنم . به کسی نگین هااااااااااااااااا تخم مرغاشون رو برمیدارم بعدشم فراررررررررر، حالا مامان دنبال من ، از اون طرف بابایی .... وای خدا چه حالی میده دنبال بازی......خیلی دوست دارمش ش . ...
15 شهريور 1392

نماز خوندن امیر علی قشنگم

امروز تصمیم گرفتیم خونه رو تمیز کنیم با پسر گلم،هر چه من جمع میکنم آقا به جاش بهم میریزه،کف حال رو راشتیم با هم تی میکشیدیم رفتیم که دم در ورودی رو تی بکشیم،سریع دم دری رو برداشت رفت تو حال پهن کرد شروع کرد به الله اکبر گفتن و نماز خوندن (دم دریمون شکل سنتی داره امیر علی فکر کرد سجادس) خدااااااا....قربونش برم چه با نمک نماز میخونه ،می خواد سجده بره دراز میکشه مهرو  بوس میکنه یوواش حرف میزنه ینی داره ذکر میگه       ...
12 شهريور 1392
1